برسامبرسام، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

ما با هم

فراموش کن و بگذر تا همیشه خوشحال باشی

مرداب به رود گفت چگونه اینقدر زلالی ؟رود در جواب گفت : گذشتم

بدترین اتفاقها.....

دیشب هم یکی از اون بدترین ها برای من و برای جمع سه نفره ما پیش اومد... خیلی از دست خودم ناراحتم ...خودم رو نمیشناختم ...چند وقتی میشه که دیگه خودم رو نمیشناسم و برام جای تعجب داره که چرا تحمل میکنی؟؟؟ کاش زودتر تموم بشه تمام این سازهای ناساز... تمام دردها...سردردها...
14 دی 1391

فرشته ی زندگی من

بدترین موضوع زندگی سردرگرمی میتونه باشه ...وقتی که می مونی توی هزار راهی زندگی و هر روز تصمیمتو برای آینده عوض میکنی ... و اینکه فردی توی زندگی و در کنارت و همراهت باشه که هر روز با سازهای ناسازت بسازد وتصمیمهای عجیبت را تشویق کند چون دوستت دارد ... دوستت دارم مج من بخاطر تمام فداکاریت و به خاطر زندگی
1 دی 1391

این روزهای من

این روزها دلم بدجور هوای گذشته را میکند هوای کودکی هایم ...هوای لحظه های بی دغدغه ایی که در خانه ی پدری میگذراندم .... هوای خودم را ....دلم بدجور برای خودم تنگ شده. این روزهای من شده گز گز گاه و بیگاه دست و پایم ...چشم دردهای مداوم ...رسیدگی به پسرکم و دل گرفتگی از این همه فداکاری همسر به خاطر شرایط ناخوانده من ...  
24 آذر 1391

بازگشت 3 نفره

همیشه میدونستم تنبلم توی ثبت روزگار ولی باورم نمیشد تا این حد که حتی نام کاربری و پسورد وبلاگ خودمم فراموش کنم . به اصرار مج و کلی زور زدن برای یادآوری پسورد و نام کاربری باز هم برگشتم البته نه مثل سال گذشته این بار ما سه نفر هستیم . من مج و پسرکم که کم کم داره یک ساله میشه
3 آذر 1391

سلام عزیز دل مامان و بابا

سلام سلام سلام اين روزا تمام حواسم به حركتهاي گاه و بيگاه تو هستش عزيز دلم .وقتي نشستيم و با بابا داريم حرف ميزنيم اينقدر واضح لگد ميزني و حركت ميكني كه بابا كلي ذوق ميكنه ... اين روزا هنوز خستگي سفر از تنم در نيمده .خستگي سفري كه رفتم به عشق تو و خريد لوازم مورد نيازت عزيز دلم. دوست داريم ...
12 شهريور 1390

اولين احساس تو در من

 سلامممممممممممممممممممممممم  واقعا از همه معذرت ميخوام كه اينقدر دير اومدم ولي از اين به بعد ديگه تكرار نميشه    ديروز 1/6/90 من براي اولين بار حرکتهای  تو رو چند بار در وجودم احساس كردم عزيزممممممممممممممممممم مثل اينكه يكسري حباب زير دلم ميتركيد ... خيلي حس خوبي داشت ... و اينكه ديروز احساس تكونهات اينقدر شديد بود كه مج رو صدا زدم و يك تكون رو حتي از روي شكمم اون هم ديد .اينقدر ذوق كرده بود كه خدا ميدونه  . ني ني خوشگلم هميشه خوب تكون بخور . وقتي تكون نميخوري من واقعا نگران ميشم ...
2 شهريور 1390

آخ جون

سلام سلام ما اومديم ني ني خوشكل من ديگه مامانشو اذيت نمي كنه قربونش برم اينقدر ني ني خوبي شده وقتي ني ني آرومه منم ديگه تهوع ندارم و اصلا معدمم درد نداره ديگه خدارو شكر مج هم خيلي خوشحاله قربون ني ني و باباي خوبش بشم من كه اينقدر هواي منو دارن. ازاين به بعد بيشتر ميام چون حالم بهتره راستي من 90/3/31 ميرم واسه آزمايش هاي اصلي مثل غربالگري ... بايد ببينم دكتر چي ميگه. همتونو دوست دارم و مرسي كه به ما سر ميزنيد خاله هاي ني ني                                 ...
29 خرداد 1390

بزرگ شدی ملوس

نی نی قشنگه..... عزیزم ملوس..... جدیدا هوای مامانو داری . کمتر دلم درد می گیره ولی هر چی دردام کمتر میشه بیشتر میترسم ازت نی نی هنوزم باورم نمیشه مامان شدم .الان هفته ١٠ هستم .دوست دارم فسقلی من
6 خرداد 1390

خيلي حالم بده...

سلام دوستاي خوبم و خاله هاي ني ني اين روزا رو دارم خيلي سخت ميگذرونم .حالم كلي بده و معده درد دارم تو اين 10 روز 2 بار سونو شدم بار دوم كه ديروز بود سن بارداريو 7 هفته و يه ني ني 8 ميليمتري اعلام كردند. مج هر كاري از دستش برمياد انجام ميده ولي درداي من تمومي ندارند.
22 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ما با هم می باشد