بدترین اتفاقها.....
دیشب هم یکی از اون بدترین ها برای من و برای جمع سه نفره ما پیش اومد... خیلی از دست خودم ناراحتم ...خودم رو نمیشناختم ...چند وقتی میشه که دیگه خودم رو نمیشناسم و برام جای تعجب داره که چرا تحمل میکنی؟؟؟ کاش زودتر تموم بشه تمام این سازهای ناساز... تمام دردها...سردردها...
نویسنده :
ندا
11:59